عنوان مقاله :
سایه شوم 250 کتاب غایب در نمایشگاه کتاب تهران
تعداد بازدید :
25
تاریخ درج مقاله :
یک شنبه 4/03/1404 ساعت 11:24

"بحران کاغذ" و غیبت 250 کتاب در نمایشگاه کتاب تهران 1404 زنگ خطری برای آینده نشر ایران!
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، هر ساله به عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران و ویترین صنعت نشر کشور، شور و هیجان خاصی را در میان اهالی قلم و کتابدوستان ایجاد میکند. اما در سالهای اخیر، زمزمههای نگرانکنندهای از پشت پرده این صنعت به گوش میرسد که میتواند این رویداد مهم را تحتالشعاع قرار دهد. سناریوی تلخ «غیبت ۲۵۰ عنوان کتاب» در نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴، نه تنها یک احتمال، بلکه زنگ خطری جدی برای آینده نشر ایران است که ریشه در بحران عمیق کاغذ دارد.
ریشههای بحران: از نوسانات ارزی تا ضعف تولید داخلی
* بحران کاغذ در ایران، پدیدهای نوظهور نیست و سالهاست که ناشران را در چنگال خود گرفتار کرده است. این بحران، مولفههای متعددی دارد که در هم تنیده شده و وضعیت را بغرنجتر ساختهاند.
* وابستگی شدید به واردات: بخش عمده کاغذ مورد نیاز صنعت نشر ایران از طریق واردات تامین میشود. نوسانات شدید نرخ ارز، به ویژه در سالهای اخیر، به طور مستقیم بر قیمت تمام شده کاغذ وارداتی تاثیر گذاشته و آن را به شکل سرسامآوری افزایش داده است. این افزایش قیمت، زنجیره تامین را مختل کرده و قدرت خرید ناشران را به شدت کاهش داده است.
* تحریمها و محدودیتهای تجاری: تحریمهای بینالمللی، فرآیند واردات کاغذ را پیچیدهتر و پرهزینهتر کردهاند. شرکتهای خارجی کمتر مایل به همکاری با ایران هستند و این موضوع به کمبود عرضه و افزایش قیمت دامن میزند.
* ضعف تولید داخلی: اگرچه تلاشهایی برای افزایش تولید داخلی کاغذ صورت گرفته، اما این میزان هنوز کفاف نیاز صنعت نشر را نمیدهد. عدم سرمایهگذاری کافی در این بخش، تکنولوژیهای قدیمی و مشکلات در تامین مواد اولیه، مانع از خودکفایی ایران در تولید کاغذ شده است.
* سوداگری و احتکار: در کنار مشکلات ساختاری، گاها شاهد سوداگری و احتکار کاغذ در بازار هستیم که این موضوع نیز به کمبود عرضه و افزایش بیرویه قیمتها دامن میزند و کار را برای ناشران کوچک و مستقل دشوارتر میکند.
تبعات غیبت 250 کتاب فقط یک عدد نیست!
تصور غیبت ۲۵۰ عنوان کتاب در نمایشگاه کتاب تهران 1404، فراتر از یک آمار خشک و خالی است. این عدد، پیامدهای عمیق و مخربی برای تمام اجزای اکوسیستم نشر دارد.
* برای ناشران: عدم توانایی در چاپ عناوین جدید به دلیل قیمت بالای کاغذ، به معنای کاهش درآمد، عدم امکان بازگشت سرمایه و حتی ورشکستگی برای بسیاری از ناشران، به خصوص ناشران کوچک و مستقل است. این موضوع تنوع آثار را کاهش میدهد و به سلطه ناشران بزرگتر و دارای پشتوانه مالی بیشتر منجر میشود.
* برای نویسندگان و مترجمان: زحمت و تلاش نویسندگان و مترجمان، در نبود کاغذ کافی و عدم امکان چاپ کتابهایشان، به هدر میرود. این موضوع میتواند انگیزههای خلاقانه را از بین ببرد و به مهاجرت استعدادها یا تغییر مسیر شغلی آنان منجر شود.
* برای خوانندگان: کاهش تنوع آثار و عدم دسترسی به کتابهای جدید، به معنای محدود شدن گزینههای مطالعه و محرومیت جامعه از محتوای جدید و ارزشمند است. این موضوع میتواند به کاهش سرانه مطالعه و بیرونقی بازار کتاب منجر شود.
* برای اقتصاد فرهنگ: صنعت نشر، یک بخش مهم از اقتصاد فرهنگی هر کشوری است. رکود این صنعت به دلیل بحران کاغذ، بر مشاغل وابسته مانند صحافی، طراحی جلد، توزیع و فروش کتاب نیز تاثیر منفی میگذارد و به بیکاری در این بخشها دامن میزند.
* برای تنوع فکری و فرهنگی: غیبت کتابها، تنها غیبت محتوای سرگرمکننده نیست. بسیاری از این کتابها حاوی اندیشههای نو، پژوهشهای علمی، تحلیلهای اجتماعی و ادبیات فاخر هستند که عدم انتشار آنها، به معنای محرومیت جامعه از این منابع فکری و کاهش پویایی فرهنگی است.
راهکارها: نگاهی به آینده با رویکردی چندجانبه
مقابله با بحران کاغذ و جلوگیری از تکرار سناریوی غیبت کتابها در نمایشگاههای آتی، نیازمند یک رویکرد جامع و چندجانبه است که همت دولت، بخش خصوصی و نهادهای فرهنگی را میطلبد.
حمایت دولتی:
*تسهیل واردات کاغذ: اختصاص ارز با نرخ مناسب و تسهیل فرآیندهای گمرکی برای واردات کاغذ نشر.
* کاهش تعرفههای وارداتی: بازنگری در تعرفههای واردات کاغذ نشر به منظور کاهش قیمت تمام شده آن.
* تولید داخلی و حمایت از آن: ارائه تسهیلات و حمایتهای مالی و فنی به کارخانجات تولید کاغذ داخلی برای افزایش ظرفیت و کیفیت تولید.
* مبارزه با احتکار و سوداگری: نظارت جدی بر بازار کاغذ و برخورد با محتکرین و سوداگران.
* تامین کاغذ یارانهای: اختصاص سهمیه کاغذ یارانهای به ناشران، به خصوص برای چاپ کتابهای آموزشی، دانشگاهی و کودک و نوجوان.
تنوع در شیوههای نشر:
* حمایت از نشر الکترونیک و صوتی: تشویق و تسهیل توسعه پلتفرمهای نشر الکترونیک و صوتی و ارائه مشوقها برای ناشرانی که به این سمت حرکت میکنند. نشر دیجیتال میتواند تا حد زیادی از وابستگی به کاغذ بکاهد.
* چاپ بر اساس تقاضا (Print on Demand): ترویج سیستم چاپ بر اساس تقاضا که میتواند از هدر رفت کاغذ و انبارداری جلوگیری کند و تنها به میزان مورد نیاز کتاب تولید شود.
همکاری و همافزایی در صنعت نشر:
* ایجاد تعاونیهای خرید کاغذ: تشکیل تعاونیهایی توسط ناشران برای خرید عمده کاغذ و کاهش هزینهها.
* شفافیت در بازار کاغذ: ایجاد سامانهای برای شفافیت در قیمت و عرضه کاغذ.
نتیجهگیری:
غیبت 250 عنوان کتاب در نمایشگاه کتاب تهران 1404، اگرچه یک اتفاق تلخ است، اما میتواند نقطه عطشی برای توجه جدیتر به بحران کاغذ در ایران باشد. این وضعیت، تنها یک مشکل اقتصادی نیست، بلکه یک چالش فرهنگی است که آینده دانایی، خلاقیت و پویایی جامعه را تهدید میکند. برای عبور از این بحران، نیازمند یک اراده جمعی و اقداماتی قاطع و پایدار هستیم. امید است که با تدابیر صحیح و همکاری مسئولان، ناشران و تمامی ذینفعان، سایه سنگین بحران کاغذ از سر صنعت نشر ایران برداشته شود و نمایشگاههای آتی کتاب، بیش از پیش پررونق و غنی از آثار جدید باشند.